منظور از سلامتی، فقط سلامت جسمانی نیست. حتی بسیاری از بیماریهای جسمی منشأ روحی و روانی دارند پس باید به سلامت روحی نیز توجه ویژه داشت. سلامت روان به معنای بیمار نبودن نیست بلکه به معنای داشتن آرامش و حس امنیت، نداشتن اضطراب و افسردگی در زندگی و برخورداری از سلامت اندیشه و تفکر و ذهن است.
از آنجایی که بین سلامت جسم و سلامت روح رابطه مستقیم وجود دارد، سلامت و بهداشت روان تأثیر مثبتی بر سلامت جسم میگذارد و همچنین سلامت جسم زمینه رشد و سلامت روان را به وجود میآورد.
متن سربرگ خود را وارد کنیدسلامت روحی و روانی و عوامل مؤثر بر آن
عوامل مختلفی بر سلامت روحی و روانی اثر میگذارند که شامل عوامل فردی (باورهای فردی، جنسیت، ژنتیک و فیزیولوژی و داشتن مهارتهای زندگی مانند انضباط شخصی و...) و عوامل محیطی (محیط خانواده، عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) است.
در این مقاله سعی شده تعدادی از عوامل فردی مؤثر بر سلامت روحی و روانی افراد مختلف بررسی شود.
عوامل فردی به دو دسته تغییرپذیر و تغییرناپذیر تقسیم میشوند. از جمله عوامل مهم فردی میتوان به جنسیت، فیزیولوژی و ژنتیک که تغییرناپذیر هستند و مهارتهای زندگی، دانستن راز خوابیدن سالم و خواب مناسب و کافی، باورها و اعتقادات، اعتماد به نفس، قدردانی، خندیدن، ورزش، زندگی شاد، لذت بردن از زندگی، داشتن شغل و... که تغییرپذیر هستند، اشاره کرد.
- ژنتیک و فیزیولوژی: از نظر زیستی، سلامت روحی زمانی محقق میشود که بافتها و اندامهای بدن بدون نقص به وظایف خود عمل کنند. اختلالات عصبی، اختلال روانی را در پی خواهد داشت و ناتوانیهای جسمی، ممکن است افسردگی، اضطراب و جدایی از جمع را به همراه داشته باشد.
- جنسیت: ویژگیهای متمایز اجتماعی زنان و مردان از عوامل مهم تعیین کننده بهداشت روانی است. سیاستهای اقتصادی و اجتماعی، اگر قابل کنترل نباشند، باعث نابرابری جنسیتی علیه زنان و افزایش اختلالات روانی در آنان میشوند. به طور کلی نرخ اختلالات روانی برای زنان و مردان یکسان است، اما الگوی بیماری در آنها متفاوت است. زنان بیشتر از مردان تحت تاثیر عوامل یاد شده اقتصادی و اجتماعی و در معرض اختلالات روانی ناشی از آنها قرار دارند. شایعترین مشکل روانی در زنان افسردگی و در مردان وابستگی به الکل و اختلال شخصیت ضد اجتماعی است.
- احساسات مثبت: داشتن احساسات مثبت منجر به کاهش استرس و افزایش مقاومت بدن در برابر بیماریها میشود. خنده، شادی، خوشخلقی و شوخی کردن روی فیزیولوژی بدن از جمله سطح قند خون، پاسخ ایمنی، خواب، سطح جریان خون، اکسیژن خون و... اثر میگذارند. برای مثال هنگام خندیدن هورمون ضد درد در مغز آزاد میشود و به شخص احساس سلامتی میدهد و میزان هورمون استرسزا کاهش پیدا میکند.
لذت بردن از زندگی نیز از جمله احساسات مثبت مؤثر بر سلامت روحی است. باید از گذشته درس گرفت و برای آینده طرح و هدف داشت اما نباید در زمان حال، به طور دائم گذشته و آینده را بازنگری کرد.
یکی دیگر از کارهایی که باعث به وجود آمدن حس مثبت میشود، قدردانی کردن است. برای قدردانی کردن شیوههای مختلف کلامی و غیرکلامی وجود دارد که بهتر است همزمان از هر دوی آنها استفاده شود. در هنگام قدردانی کردن باید توجه داشت که کیفیت آن متناسب با عمل انجام شده باشد و قدردانی را محدود به سن نکرد. موضوع قدردانی را باید مشخص کرد تا فرد بداند به خاطر کدام عمل از او قدردانی شده و دقیقاً از فرد مورد نظر قدردانی کرد نه اطرافیان وی.
توجه به این نکته ضروری است که نباید همیشه در مقابل عمل نیک توقع قدردانی داشت زیرا این توقع رنج و غصه به همراه خواهد داشت.
- مهارتهای زندگی: یادگیری مهارتهای زندگی در بهبود کیفیت زندگی بسیار مؤثر و یادگیری آنها برای هرکس ضروری است. همه افراد باید بتوانند در رویارویی با مسائل و مشکلات زندگی خوب عمل کنند، خوب تصمیم بگیرند و با هیجانهایی مثل ترس، خجالت، غمگینی و خشم کنار بیایند و آنها را به شکل مناسب و درستی ابراز کنند که به خود و اطرافیان صدمه نزنند. یادگیری این مهارتها به اصل شادی و موفقیت در زندگی نیز کمک میکند و به شخص این قدرت را میدهد که به خوبی با کشمکشهای زندگی روبرو شود. یادگیری مهارتهای زندگی تواناییهای روانی و اجتماعی افراد را افزایش میدهد.
یکی از این مهارتها، «مهارت شناخت خود» است. خودشناسی باعث به وجود آمدن زندگی خوب و موفق و احساس رضایت و شادی درونی از خود میشود. داشتن احساس خوب نسبت به خود، باعث شناخت تواناییها، استعدادها و نقاط ضعف میشود و به شخص امکان تقویت نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف را میدهد. کسی که استعدادهای خود را بشناسد برای موفق شدن تلاش بیشتری میکند و درصد موفقیت بالاتری دارد.
«مهارت حل مسئله»، یکی دیگر از این مهارتهاست. با توجه به ماهیت متغیر جامعه، اشخاص پیوسته خود را در حال مبارزه با مشکلات میبینند، مشکلات و مسائلی مانند رویارویی با همسر یا کارفرمای بیمنطق یا حتی انتخاب لباس خاص، از آن جملهاند که گاهی اوقات این مسائل به طور خودکار حل میشوند و شخص از فرآیند دقیق حل آن مطلع نمیشود.
بعضی از این مشکلات ممکن است اثرات مخرب بر سلامت روح و روان داشته باشند به همین دلیل باید نحوه صحیح حل مشکلات را آموخت. به طور خلاصه باید مشکل را شناخت، راهحلهای احتمالی را بررسی کرد، نقاط مثبت و منفی هر راهحل را در نظر گرفت، برای آن نقشه عملکرد ترسیم کرد، طرح را اجرا نمود و در آخر بررسی کرد که چگونه نقشه به خوبی عمل کرده یا چه نقاط ضعفی داشته است.
«مهارت مدیریت زمان» از جمله مهارتهاییست که به کاهش استرس و در نتیجه سلامت روحی کمک میکند. آموختن این مهارت کمک میکند که به اهداف نگاه واقع بینانه داشت، نقشه زندگی تهیه و از همه فرصتها استفاده کرد.
- باورها و اعتقادات فردی: با توجه به مطالعات، معنویت و ایمان به یک موجود روحانی، سهم مهمی در بالا بردن سلامت روان و کیفیت زندگی دارد. احکام مذهبی باعث شکل دادن رفتارهای فردی و تغییر نگرش نسبت به دیگران (به عنوان مثال دوستی بین افراد) و همچنین با تشویق رفتارهای سالم (رژیم سالم غذایی، محدودیت مصرف مواد اعتیادآور و مقررات جنسی) باعث بهبود سلامت جسمی و روحی میشود. توکل کردن و واگذاری امور به خدا، تسلیم بودن در برابر خدا و نداشتن ترس و غم از غیر او، آگاهی از قوانین نظام آفرینش، درک واقعیتهای جهان و... باعث برقراری آرامش در زندگی و ایجاد سلامت روحی میشوند.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.